معنی از غذاهای قدیمی اصفهان
حل جدول
یخمه ترش
از غذاهای اصفهان
بریانی
نام قدیمی اصفهان
جی، سپاهان
از غذاهای محلی اصفهان
بریانی، خورش ماست، حلیم بادنجان، یخمه ترش، قیمه ریزه
یخمه ترش
از غذاهای سنتی اصفهان
کالا جوش (کلهجوش)، بریان، خورش ماست، قیمهریزه
اصفهان
مرکز استان اصفهان
از غذاهای معروف اصفهان
بریانی
واژه پیشنهادی
پرتیکان
از غذاهای استان اصفهان
آبگوشت لوبیا سفید، آش سماق، بریانی/بریونی، تاس کباب، چلو دیزی، حلیم بادمجان، خورش ماست، قیمه ریزه اصفهانی، کوفته گوشت و لوبیا، نخودآب، یخمه ترش
از غذاهای اصیل اصفهان
کباب زردک
لغت نامه دهخدا
قدیمی. [ق َ] (ص نسبی) دیرینه وکهنه. (ناظم الاطباء). || سال دیده. پیر.
اصفهان
اصفهان. [اِ ف َ] (اِخ) همدان و اصفهان دو برادر بودند. (مجمل التواریخ والقصص ص 521). و در ص 149 آرد:و در کتاب همدان خواندم که همدان و اصفهان هم از ابناء پسرزادگان سام بن نوح اند، و دیگر جای ندیدم، خداوندتعالی بدان داناتر است. (مجمل التواریخ والقصص).
اصفهان. [اِ ف َ] (اِخ) نام پدر ابوعلی بود که در طبرستان در قرن چهارم هجری میزیسته. صاحب تاریخ طبرستان آرد: و حسن فیروزان به آمل آمد با ابوعلی بن اصفهان و ابوموسی که هر دو صاحب ماکان بودند. (تاریخ طبرستان ج 1 ص 294). و آرد: و ابوالقاسم را از دختر دیکوی بنت اصفهان پسری بود کودک اسماعیل نام، ماکان و حسن فیروزان و ابوعلی اصفهان جمله به گرگان بیعت کردند. رجوع به صفحه ٔ مزبور در تاریخ طبرستان تألیف بهأالدین محمدبن حسن بن اسفندیار کاتب چ تهران ج 1 شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
در تازی نیامده (افزونی یا ء بر قدیم درست نیست) (با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال آن صحیح است) باستانی کهنه (صفت) دیرینه کهن، سالدیده پیر. توضیح کلمه قدیمی. . . و امثال آن اگر با یا ء مصدری و بمعنی مصدری استعمال شود صحیح است مانند قدیمی بودن کتاب دلیل اهمیت آنست اما اگر با یا ء الحاق و بمعنی وصف مطلق بکار رود مثل کتاب قدیمی - بمعنی کتاب کهنه - غلط است و بجای آن قدیم باید نوشته شود دوست قدیم کتاب قدیم.
معادل ابجد
2116